- رخنه رسیدن(تَ یَ کَ دَ)
شکاف یافتن. رخنه پیدا شدن. شکست برداشتن. شکستن. ترک برداشتن، فساد یافتن. تباهی گرفتن. نااستواری یافتن. تزلزل گرفتن:
صدر عالی است کعبۀ خرد است
رخنه در کعبۀ خرد مرساد.
خاقانی
صدر عالی است کعبۀ خرد است
رخنه در کعبۀ خرد مرساد.
خاقانی
